تاریخ : یکشنبه 7 آبان 1391 | 06:34 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا
بهش توجه کن , بغلش کن , حتی اگه عصبانیه , حتی اگه داد میزنه
موهاش رو نوازش کن قبل از این که سفید بشن 
سرش رو روی سینه ات بذار
بذار ضربان بی نظم قلبت رو بشنوه , بذار دوست داشتنت رو حس کنه
مرده. . .مغروره
ولی با همه ی مرد بودنش دوست داره نوازشت رو , حست رو , ظرافتت رو







طبقه بندی: شعر، 
برچسب ها: مریم اهورا، خانواده اهورا، شعر، دوست داره، عشقت را نشان بده، هنر داستان و شعر،  

تاریخ : جمعه 5 آبان 1391 | 07:24 ب.ظ | نویسنده : مریم اهورا

گاهی از یک احساس که در گوشه ی
ذهنت تو را مدام به یادِ خاطراتِ تلخ می اندازد
خسته می شوی 
حتی به بالا آوردن آن هم راضی می شوی
ای کاش احساسات ماننده انسانی بی تفاوت
مرا تنها می گذاشت
آرام آرام در نوشته هایم غرق می شوم
آنقدر می نویسم تا دیگر در آن معلوم نشوم
احساساتم را در آن گم می کنم 
و خودم را از یاد می برم . . .

(مریمــ اهورا)







طبقه بندی: شعر، 
برچسب ها: مریم اهورا، احساس یک خاطره، اشعار عاشقانه، ای کاش احساسات ماننده انسانی بی تفاوت مرا تنها می گذاشت، خانواده اهورا، هنر داستان و شعر، شنیدن صدا هایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند،  

تاریخ : جمعه 23 تیر 1391 | 05:52 ب.ظ | نویسنده : افشین اهورا
تنها گذاشتن تنهاکسی که تنها کس او هستی ،تنها گناهیه که هیچ کس و هیچ وقت بخشیده نمیشه

برچسب ها: خانواده اهورا، شعر، داستان، هنر داستان و شعر، نثر، شنیدن صداهایی که در اعماق چاه باز فریاد میزنند، تنها گذاشتن،  

  • امیر خان
  • انجمن مورفولوژی جغرافیایی
  • کارت شارژ همراه اول
  • شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات